loading...

سادگانه

اسمش ساده بود. نه اینکه اسم ساده ای داشت،نه. خودِ خود اسمش ساده بود...

بازدید : 564
چهارشنبه 4 شهريور 1399 زمان : 23:37

شاید باورتون نشه ولی یکی از دلبریای زندگی پیر شدنه.
همین سورپرایز نشدنی که خیلی وقت‌ها بعنوان پوینت منفی بهش نگاه میکنیم که «دیگه از یه جایی به بعد همه چیز تکراریه».
یه جمله‌ای چند روز پیش توی پستای مینیمالها دیدم که تقریبا این بود مضمونش «آدما بیست سال زندگی میکنن و بقیه عمرشون صرف تکرار همون بیست سال میشه»
اما میخوام بگم
دنیا داره روی واکنش جلو میره. واکنش‌هایی که دومینویی بهم وصل میشن.
و تو هر چندصد بار هم که مقابل یه اتفاقی قرار بگیری، باید برای چند صدمین بار واکنش نشون بدی و کلید کپی پیستی در کار نیست.
مثل سورپرایز شدن درمورد اتفاقی که بار اوله برات افتاده توی هیژده سالگی که دلبری زندگیه،
اینکه توی سی سالگی اون اتفاق دوباره بیفته و تو با همه اون حس‌های دفعه قبل بعلاوه یک چیزی به اسم «تجربه» اینبار تصمیم میگیری چیکار‌ کنی هم دلبری زندگیه.
انگار که یه چیزی اضافه تر داری.
و این واقعا تکراری و حوصله سربر نیست.
و حتی بار دهم، تو ۹تا چیز مختلف داری، نه یه چیزی که ۹بار کپی شده.

افتتاح واحد بسته بندی مواد غذایی متعلق به شرکت آرتا هورمند سبلان آذران
بازدید : 484
شنبه 31 مرداد 1399 زمان : 22:36

توی بیش از نود درصد عمر وبلاگنویسیم، یک یا چن تا نظر خصوصی و غیرخصوصی تاییدنشده داشتم توی بخش نظرات بعنوان «نظرایی که نگه میدارم» که باید جلو چشمم باشن یا نباید پاک شن یا ... .

بازدید مهندس کشاورز قائم مقام وزیر جهادکشاورزی از شهرک گلخانه ای سامیان در اردبیل
بازدید : 507
پنجشنبه 22 مرداد 1399 زمان : 17:36

امشب از اون شباییه که میل به حرف زدن به گفتگو و به گفتن دوسِت دارم، دارم.

به اندازه کافی گوشت مرغ در استان ذخیره داریم
بازدید : 553
يکشنبه 11 مرداد 1399 زمان : 1:38

تازگی گاهی لحظه‌هایی پیش میاد که‌ خط رو گم میکنم، لحظه رو‌ گم میکنم، زندگی رو‌گم میکنم.
یهو انگار تازه به هوش اومدم و یادم نمیاد داشتم کجا میرفتم داشتم چیکار میکردم.
گیج میشم میترسم و غم و یه چیزای ریزریز دونه دونه همه وجودمو میگیرن.
سینه مو بیشتر.
گردنمو به همه جهات میچرخونم، پاهامو تو شکمم جمع می‌کنم و باز انگار بیهوش میشم.
بعضی وقتا این هوشیاری سی ثانیه ست، بعضی وقتا ساعتها.

0217 - دلم ...
بازدید : 591
يکشنبه 11 مرداد 1399 زمان : 1:38

دیگه یه زمانی که از اوج و لحظه‌ی حالِ بدم میگذره، میشم مثل بعضی صبحا که دهنم بدمزه ست و هیچی نمیتونم بخورم. نمیدونم چجوری بیدار شدنم رو به شروع روز وصل کنم در حالیکه نمیخوام چیزی بخورم و گلوم بدمزه ست و گرسنه م.

0217 - دلم ...
بازدید : 737
چهارشنبه 20 خرداد 1399 زمان : 12:37

وقتی کسی منو قلقلک میکنه، خیلی باید حالم خوب باشه که عصبانی نشم. معمولا با عصبانیت نهی اش میکنم. چون جوری واکنش میدم که میترسم بهش آسیب بزنم.

مشخصات دازای و آکوتاگاوا

تعداد صفحات : 0

آمار سایت
  • کل مطالب : <-BlogPostsCount->
  • کل نظرات : <-BlogCommentsCount->
  • افراد آنلاین : <-OnlineVisitors->
  • تعداد اعضا : <-BlogUsersCount->
  • بازدید امروز : <-TodayVisits->
  • بازدید کننده امروز : <-TodayVisitors->
  • باردید دیروز : <-YesterdayVisits->
  • بازدید کننده دیروز : <-YesterdayVisitors->
  • گوگل امروز : <-TodayGoogleEntrance->
  • گوگل دیروز : <-YesterdayGoogleEntrance->
  • بازدید هفته : <-WeekVisits->
  • بازدید ماه : <-MonthVisits->
  • بازدید سال : <-YearVisits->
  • بازدید کلی : <-AllVisits->
  • کدهای اختصاصی